قطره اي از بحرفضائل زهراي مرضيه سلام‌الله عليها در منابع اهل سنت
مذهبی
سلام به وب من خوش آمدید.

 شيعه وسني روايات بسياري از پيامبر اعظم صلي‌الله عليه وآله در شأن ومنزلت حضرت زهراء سلام‌الله عليها بيان نقل نموده اندکه نشان از جايگاه ويژه وبالاي حضرت صديقه طاهره دارد ما نيز قبل از ورود به اصل بحث تنها چند روايت از بحر بيکران فضائل برترين بانوي جهان از منابع معتبر اهل سنت نقل مي‌کنيم.

1.  قالَ رسول‌الله: «فاطمةُ سَيّدَة نِساءِ اَهلِ الجَنّة» (5)  

 فاطمه (س) سرور زنان اهل بهشت است.

2.  آلوسی که از استوانه های علمی اهل سنت است در تفسير روح المعانی در مورد مقام والای حضرت زهراء سلام الله عليها می گويد:

وَ الَّذِي أَمْيَلُ إِلَيْهِ - أَنَّ فَاطِمَةُ الْبَتُولُ أَفْضَلِ النِّسَاءِ المتقدمات والمتأخرات مِنْ حَيْثُ إِنَّهَا بَضْعَةُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ تَعَالَى عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ بَلْ وَ مَنْ حيثيات أَخَّرَ أَيْضاً ، وَ لَا يعكر عَلَى ذَلِكَ الْأَخْبَارِ السَّابِقَةِ لِجَوَازِ أَنْ يُرَادَ بِهَا أَفْضَلِيَّةِ غَيْرِهَا غليها مِنْ بَعْضِ الْجِهَاتِ وبحيثية مِنْ الحيثيات - وَ بِهِ يُجْمَعُ بَيْنَ الْآثَارُ - وَ هَذَا سَائِغُ عَلَى الْقَوْلِ بِنُبُوَّةِ مَرْيَمَ أَيْضاً إِذْ البضعية مِنْ رَوْحِ الْوُجُودِ وَ سَيِّدُ كُلِّ مَوْجُودُ لَا أَرَاهَا تُقَابِلُ بِشَيْ‏ءٍ وَ أَيْنَ الثُّرَيَّا يَدٍ(6)

نظر من اين است كه فاطمه بتول أفضل از تمام زنان اولين و آخرين است از جهت اين‌كه او پاره تن رسول الله (صلي الله عليه و‌‌ سلم) است و از ساير جهات هم همين‌گونه است و ... حتي اگر ما قائل شويم كه حضرت مريم نبي بوده باز هم فاطمه أفضل از او است؛ زيرا پاره تن روح وجود عالم هستي و پاره تن سيد تمام موجودات است [يعني رسول الله (صلي الله عليه و‌‌ سلم)] و با هيچ چيزي قابل مقايسه نيست. چه زماني مي‌تواند اين دست‌هاي بشري به ستاره ثريا برسد؟

3.  قالَ رسول‌الله (ص): «اِنّمَا فاطُمَة بَضعَة مِنِّي يُوذِينِي ما آذاها» (7)

 فاطمه (س) پاره تن من است هر چه او را آزار دهد مرا مى‏آزارد.

آري آزار فاطمه (عليها السلام) آزار رسول اکرم صلوات الله عليه وآله است؛ و جزاي آزار رسول‌الله صلي‌الله عليه وآله نيز در قرآن کريم آمده است.

در دو آيه از آيات قرآن کريم جزاي آزار دهندگان رسول‌الله صلي‌الله عليه وآله را عذاب الهي ودوري از رحمت پروردگاربيان مي داردآنجا که مي فرمايد:

«إِنَّ الَّذينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهيناً»(8)

 آن‌ها كه خدا و پيامبرش را آزار مى‏دهند؛ خداوند آنان را از رحمت خود در دنيا و آخرت دور ساخته و براى آن‌ها عذاب خواركننده‏اى آماده كرده است.

درآيه اي ديگرنيزمي فرمايد: «الَّذينَ يُؤْذُونَ رسول‌الله لَهُمْ عَذابٌ أَليم‏»(9)

 آن‌ها كه رسول خدا راآزار مى‏دهند، عذاب دردناكى دارند.

4.  كانَ رسول‌الله (ص) اذا سافَرَ كانَ آخِرُ عَهْدِهِ بِانْسانٍ مِنْ اهْلِهِ فاطِمَةَ (س) وَ اوَّلُ مَنْ يَدْخُلُ عَلَيْهِ اذا قَدِمَ فاطِمَة.(10)

هر زمان پيامبر (ص) به سفر مى‏رفت آخرين كسى را كه خداحافظى مى‏كرد دخترش فاطمه (س) بود و هنگامى كه از سفر باز مى‏گشت نخستين كسى را كه ديدار مى‏كرد زهرا (س) بود.

5.  قال رسول‌الله: «اِنّ الله يَغضِبُ لِغَضَبكِ و يَرضَي لِرِضَاكِ»(11)

 خداوند بخاطر خشم تو خشمگين مى‏شود و به خاطر رضاى تو راضى‏ مي شود

ما در شبانه روز حداقل ده مرتبه دعا مي کنيم  از کساني که مورد غضب الهي قرار گرفته اند، نباشيم «اهدنا الصراط المستقيم صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و الضالين» از جمله کساني که در زمره مغضوبينند کساني هستند که باعث خشم و غضب و نارضايتي فاطمه زهراء سلام ‌الله عليها شده اند.

6.   عَن زَيدِ بن اَرقَم: اِنَّ رسول‌الله (ص) قالَ لِعَلي وَ فاطمَة و الحَسَنِ وَ الحُسَين: «اَنا حَربٌ لِمَن حارَبتُم وَ سِلمٌ لِمَن سالمتُم»(12)

زيد بن ارقم از نبي مکرم اسلام [صلي‌الله عليه وآله] نقل مي‌کند که حضرت به علي و فاطمه و حسن و حسين [عليهم السلام] فرمودند: من با كسى كه با شما جنگ كند اعلان جنگ مى‏كنم و با كسى كه با شما صلح كند اعلان صلح مى‏كنم‏.

7.  عَن عائِشَه اُمُ المُومِنِين اَنَّهَا قالَت: مَا رَأَيتُ اَحَدَاً أَشبَه کَلامَاً و َحَدِ يثَاً مِن فاطمة بِرسول‌الله (ص) و کانَت اذا دَخَلَت عَلَيهِ رَحَّبَ بِها و قَامَ اِلِيها، فَاَخَذَ بِيدَها فَقَبَّلَها، وَ اَجلَسَها فِي مَجلِسِه (13)

 عائشه ام المومنين نقل مي‌کند که: «من هيچ كس را در سخن گفتن از فاطمه شبيه ‏تر به رسول خدا (ص) نديدم، هنگامى كه وارد بر پدر مى‏شد به او خوش آمد مى‏گفت و در برابر دخترش فاطمه بر مى‏خاست، دست او را مى‏گرفت و مى‏بوسيد و او را در جاى خود مى‏نشاند».

منابع معروف ومشهور اهل سنت پر است از احاديثي که مناقب حضرت زهراء سلام‌الله عليها را بيان مي‌کند ما در اين بخش تنها به ذکر چند روايت از منابع معتبر اهل سنت اکتفا نموديم.

در باب مناقب حضرت زهراء سلام‌الله عليها برخي از اهل سنت حتي کتاب مستقل نگاشته اند بنابراين مقام ومنزلت والاي دخت نبي مکرم اسلام (صلى الله عليه و آله) بر هيچ کس پوشيده نيست.(14)

آيا حضرت زهرا سلام‌الله عليها از خليفه اول راضي بودند؟
بر اساس آنچه در معتبرترين متون اهل سنت آمده است مي‌توان به يقين بيان کرد که حضرت زهراء سلام ‌الله عليها از خلفاء رضايت نداشته اند. البته اين عدم رضايت و غضب حضرت فاطمه عليها السلام قطعا بدون دليل نمي‌باشد علت غضب حضرت زهراء سلام ‌الله عليها نيز در متون اهل سنت آمده است که به آن اشاره خواهيم کرد.

 براي اثبات عدم رضايت حضرت صديقه طاهره از خلفاء ما در اين بخش تنها به چند روايت از کتب معتبر اهل سنت استناد مي کنيم و قضاوت را برعهده و جدان هاي منصف و آگاه مي سپاريم.

1.  صحيح بخاري(15) وصحيح مسلم(16) دو کتاب معتبر اهل سنت روايتي را از عايشه نقل مي کنند متن روايت به شرح زير است

«عَنْ عَايشَه: انَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ النَّبِيِّ أَرْسَلَت الي أَبِي بَكْرٍ تساله مِيرَاثَهَا مِنْ رسول‌الله مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْهِ بالمدينه وَ فَدَكَ وَ مَا بَقِيَ مِنْ خُمْسِ خَيْبَرَ فَقَالَ ابوبكر انَّ رسول‌الله قَالَ: لا نُورِث مَا تَرَكْنَا صَدَقَةَ أَنَّما ياكل آلِ مُحَمَّدٍ فِي هَذَا الْمَالُ وَ أَنِّي وَ اللَّهِ لَا أُغَيِّرُ شَيْئاً مِنْ صَدَقَةِ رسول‌الله منْ حَالِهَا الَّتِي كَانَ عَلَيْهَا فِي عَهْدِ رسول‌الله وَ لاعملن فِيهَا بماعمل رسول‌الله فابي ابوبكر ان يَدْفَعُ الي فاطمه مِنْهَا شَيْئاً فَوَجَدت فاطمه عَلِي أَبِي بَكْرٍ فِي ذالك فَهِجرتهُ فَلَمْ تُكَلِّمُهُ حتي تُوُفِّيَتْ وَ عَاشَتْ بعدالنبي ستةَ أَشْهُر فَلَمَّا تُوُفِّيَتْ دَفَنَها زَوْجُها عَلِيّ لَيْلًا وَ لَمْ يُؤذن بِهَا ابابكر وَ صُلِّيَ عَلَيْهَا؛

«عايشه نقل مي‌کند که فاطمه شخصي را نزد ابوبکر فرستاد و ارث خود را که از رسول‌الله برايش بود از فيء و فدک و مابقي خمس خيبر از ابوبکر طلب کرد.

 ابوبکر گفت پيامبر فرموده است ما ارث نمي گذاريم هر آنچه از اموالمان باقي بماند صدقه است! آل پيامبر هم از آن سهم دارند [مانند ساير مسلمين] و به خدا قسم صدقه پيامبر را تغيير نخواهم داد و به همانگونه که در زمان حيات پيامبر عمل مي شده عمل خواهم کرد، بنابراين ابوبکر از دادن چيزي از آن ارثيه به فاطمه امتناع ورزيد.

 پس فاطمه بر ابوبکر غضب کرد و از او دوري کرد و با ابوبکر ديگر تکلم نکرد تا زماني که ازدنيا رفت و فاطمه بعد از پيامبر شش ماه زندگي کرد و زمانيکه از دنيا رفت نيز همسرش علي او را شبانه دفن کرد وبراي تدفين و نماز ابوبکر را خبر نکرد.»

اين روايت از عايشه ام المؤمنين است در دو کتاب صحيح اهل سنت که از معتبرترين کتاب ها نزد عامه اهل سنت مي‌باشد نقل شده است.

از اين عبارت "فاَبي ابوبكر ان يَدْفَعُ الي فاطمه مِنْهَا شَيْئاً فَوَجَدْت فاطمه عَلِي أَبِي بَكْرٍ فِي ذالك فَهِجرتهُ فَلَمْ تُكَلِّمُهُ حتي تُوُفِّيَتْ" چند نكته از اين روايت مي‌توان فهميد:

الف - وجود اختلاف و نزاع ميان حضرت زهرا سلام‌الله عليها و ابوبكر

 ب- غضب حضرت زهراء عليها السلام بر ابوبكر

ج- تداوم اين غضب تا زمان شهادت حضرت زهراء سلام‌الله عليها

2.  ابن قتيبه (17)روايتي را نقل مي‌کند که نشان دهنده پشيماني عمر و ابوبکر از رفتارشان با حضرت زهراء سلام‌الله عليها دارد لذا براي رضايت گرفتن از حضرت به خانه ايشان مي روند

فَقَالَ عُمَرُ لَا بِي بَكْرِ انْطَلِقْ بِنَا الي فاطمه فانا قَدْ اغضبنا هَا فَانْطَلَقَا جَمِيعاً فاستاذنا عَلِي فاطمه فَلَمْ تاذن لَهُمَا فاتيا عَلِيّاً فَكَلَّمَاهُ فادخلهما عَلَيْهَا فَلَمَّا قَعَدَا عِنْدَهَا حَوَّلْت وَجْهِهَا الي الْحَائِطِ فَسَلِّمَا عَلَيْهَا فَلَمْ تَرُدّعَلَيْهِمَا السَّلَام فَتَكَلَّمَ ابوبكر فَقَالَ يَا حَبِيبَةَ رسول‌الله وَ اللَّهِ انَّ قَرَابَةُ رسول‌الله أُحِبُّ الي مِنْ قرابتي وانک لَا حَبُّ الي مِنْ عايشه ابنتي وَ لَوَدِدْتُ يوم مَاتَ ابوک اني مِتُّ ولااَبقي بَعْدَهُ افتراني اَعرفکِ وَ اعْرِفُ فضلکِ وشَرَفکِ واَمنعک حقک وميراثک مِنْ رسول‌الله ؟ الا أَنِّي سَمِعْتُ أَبَاكَ رسول‌الله صلِّيَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَا نُورِّث، مَا تَرَكْنَا فَهُوَ صَدَّقَه

 فَقَالَتْ: ارايتكما انَّ حدثتكما حَدِيثاً عَنْ رسول‌الله تَعرفانه وَ تَفعَلانِ بِهِ؟

 قَالَا نَعَمْ فَقَالَتْ نَشَد تكلما اللَّهِ الم تسمعا رسول‌الله يَقُولُ رِضا فاطمه مِنْ رِضَايَ وَ سَخِطَ فاطمه مِنْ سخطي فَمَنْ أَحَبَّ فاطمه فَقَدْ احْبنِي وَ مَنْ ارْضَي فامه فَقَدْ ارضاي وَ مَنْ أَسْخَطَ فاطمه فَقَدْ أَسْخَطَنِي قَالَا نَعَمْ سَمِعْنَاهُ مِنْ رسول‌الله

قَالَتْ فاني اشْهَدِ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ أَنَّكُمَا اسخطتماني وَ مَا ارضيتماني وَ لَئِنْ لَقِيتُ النَّبِيَّ لاشكو نكما اليه

فَقَالَ ابوبکر: انا عائذ بالله تعالي مِنْ سَخَطِهِ وسخطک يا فاطمه ثُمَّ انْتَحَبَ ابوبکر يبکي حتي کادت نَفْسِهِ انَّ تَزْهَقَ وهي تَقُولُ: وَ اللَّهُ لادعون اللَّهِ عليک في کل صَلَاةِ اصلّيها» (18)

عمر به ابوبکر گفت: بيا با هم به پيش فاطمه برويم؛ زيرا ما او را غضبناک کرديم، پس به را ه افتادند و از فاطمه اذن ورود خواستند، ولي او اجازه نداد. به نزد علي رفته و با او سخن گفتند، او آن‌ها را به داخل خانه آورد و چون نزد فاطمه نشستند، آن حضرت صورتش را به طرف ديوار برگرداند و جواب سلام آنان را نداد.

 پس ابوبکر گفت: اي محبوب رسول خدا به خدا سوگند خويشاوندي رسول خدا نزد من دوست داشتني تر از خويشاوندي خودم مي‌باشد و من تو را از دخترم عايشه بيشتر دوست دارم، روزي که پدرت وفات کرد دوست داشتم من هم مي مُردم تا بعد از او باقي نمانم، آيا گمان مي کني من با اين که تو را مي شناسم و فضل و شرف تو را مي دانم تو را از حق و ميراثت محروم مي کنم؟ امّا از پدرت رسول خدا شنيدم که مي گفت: ما ارث بجا نمي گذاريم و هر چه از ما باقي بماند صدقه است؛ در اين هنگام فاطمه فرمود: اگر حديثي از رسول خدا براي شما نقل کنم آيا آن را تأييد مي کنيد و به آن عمل مي کنيد؟

گفتند: آري! فرمود: شما را به خدا سوگند مى‌دهم آيا شما دو نفر از رسول خدا نشنيديد که فرمود: خشنودى فاطمه خشنودى من و ناراحتى او ناراحتى من است، هر کس دخترم فاطمه را دوست بدارد و احترام کند مرا دوست داشته و احترام کرده است و هر کس فاطمه را خشنود نمايد مرا خشنود کرده است و هر کس فاطمه را ناراحت کند مرا ناراحت کرده است؟!

ابوبکر و عمر هر دو اعتراف کرده و گفتند: آرى ما از رسول خدا اين گونه شنيديم.

سپس فرمود: پس من خدا و فرشتگان را شاهد مى‌گيرم که شما دو نفر مرا اذيت و ناراحت   کرده‌ايد و رضايت مرا بدست نياورده ايد و در ملاقات با پدرم از شما دو نفر شکايت خواهم کرد.

ابوبکر گفت: من از خشم او (پيامبر) و خشم تو اي فاطمه به خدا پناه مي برم... .

سپس حضرت فرمود: به خدا قسم پس از هر نماز بر تو نفرين خواهم کرد.

3.  بيهقي نيز تصريح دارد که حضرت زهراء سلام‌الله عليها از ابوبکر ناراضي بود و تا آخر عمر شريف خود با ابوبکر تکلم نکرد.

فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ عَلي أَبِي بکر وَ هجرَتْهُ فَلَمْ تکلمْه حتي مَاتَتْ فَدَفَنَهَا عَلِيٌّ لَيْلًا (19)

حضرت فاطمه بر ابوبکر غضب کرد و از او اعراض نمود و با او صحبت نکرد تا اينکه وفات يافت پس علي شبانه او را دفن کرد.

 

(1) - برگرفته از کتاب زهراء عليهاالسلام برترين بانو ، آيت الله مکارم شيرازي ص 19

(2) - سوره مبارکه نحل آيه 125

(3) - زهراء عليهاالسلام برترين بانو ، آيت الله مکارم شيرازي ص 22

(4) - سوره مبارکه توبه آيه 32

(5) - صحيح بخاري ج 5 كتاب فضائل اصحاب النبي باب 61مناقب فاطمه صلي الله عليه و آله ص 96

(6) - تفسير روح المعانی، ج3، ص 149

(7) - صحيح مسلم ج 4 ص 1903 كتاب فضائل الصحابه باب مناقب فاطمه حديث 94

(8) - سوره مبارکه احزاب آيه 57

(9) - آيه 61 سوره مبارکه توبه.

(10) - صحيح ابى داود، باب ما جاء في الانتفاع بالعاج‏ صفحه 26- و مسند احمد بن حنبل، جلد 6، صفحه 282

(11) - سنن ترمذي ابواب المناقب ماجاء في فضل فاطمه ص 1007

(12) - سنن ترمذي ترمذي ابواب المناقب ماجاء في فضل فاطمه

(13) - مستدرك الصحيحين، جلد 3، صفحه 154

(14) - آدرس برخي ديگر از منابع اهل سنت كه فضائل حضرت زهرا سلام الله عليها را ذكر كرده اند. 11-1 المستدرك علي الصحيحين كتاب معرفه الصحابه ذكرمناقب فاطمه بنت رسول الله صلي الله عليه و آله 11-2 مسند احمد بن حنبل جلد 6 احاديث فاطمه بنت محمد صلي الله عليه و آله ص 282 11-3 مستدرك حاكم ج 2 ص 156 11-4 سنن ترمذي ج 5 ما جاء في فضل فاطمه رضي الله عنه ص 359 11-5 فضائل سيدة انساء – عمربن شاهي 11-6 الصداعق المحرقه – باب 11 – في فضائل اهل البيت فصل 1 ص 160.

(15) - صحيح بخاري كتاب المغازي ج 5 ص 252 حديث 704.

(16) - صحيح مسلم ج 3 كتاب الجهاد و السير باب قول النبي لا نورث ما تركنا فهر صدقه حديث 52 ص 1380.

(17) - ابن قتيبه يك ناصبي بسيار متعصب است،منحرف عن العتره تعبير ذهبي و ابن حجر عسقلاني در مورد ابن قتيبه است

(18) - ابن قتيبه دينوري كتاب «الامامه و السياسه المعروف بتاريخ الخلفاء» جلد اول ص 31.

(19) - السنن الکبري (بيهقي) ج6 ص 300.

 

 

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان