مذهبی
سلام به وب من خوش آمدید.
دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:, :: 19:2 ::  نويسنده : سعید

قال على بن الحسين زين العابدين عليهما السلام :

 عجبت لمن يحتمى من الطعام لمضرنه ، كيف لايحتمى من الذنب لمعرنه .(339)
عجب دارم از كسيكه اهميت مى دهد و پرهيز مى كند از غذا كه مبادا ضررى باو برساند، اما از گناه كه گرفتارى و جزاى بد عايد او مى گرداند، هرگز پرهيز و خوددارى نمى كند!

عجب دارم از آنكس كاهتمامش ****بود دفع مضرت از طعامش
چگونه از گناهش نيست پروا ****كه فردا مى رساند آن ضررها

شنبه 28 بهمن 1391برچسب:, :: 20:4 ::  نويسنده : سعید

از وصاياى حضرت امير عليه السلام به فرزندانش :

 وامر باءلمعروف تكن من اهله ، وانكر المنكر بيدك و لسانك ، و باين من فعله بجهدك .(337)
امر بمعروف كن تا اهل آن باشى ، و انكار منكر كن با دست و زبانت و دورى كن از كار زشت و از بدان تا قوه و طاقت دارى .

بكن امر بمعروف و مكرر ****بدست و با زبان انكار منكر
بحول و قوه شو از هر بدى دور ****بدينسان چشم شيطان را بكن كور

جمعه 27 بهمن 1391برچسب:, :: 12:17 ::  نويسنده : سعید

ط

پنج شنبه 27 بهمن 1391برچسب:, :: 1:0 ::  نويسنده : سعید

ازلقمان پرسيدند دانا كيست ؟
گفت آنكه نعمت دنيا را بر نعمت عقبي نگزيند.
گفتند توانگر كيست؟ گفت ، آنكه از عقل توانگرتراست.
گفتند چيست كه آنرا جويند و كسي نداند و نشناسد؟
گفت عاقبت كارها.
گفتند چه شيريني است كه عاقبت چشنده خود را بكشد؟
گفت ، حسد.
گفتند كدام بناست كه هرگز خراب نشود؟
گفت ، عدل.
گفتند كدام تلخي باشد كه آخرش شيرين گردد؟
گفت ، صبر.
گفتند كدام شيريني است كه عاقبت تلخ گردد؟
گفت ، شتاب.
گفتند كدام پيراهن است كه هرگز كهنه نگردد؟
گفت ، نام نيك .
گفتند كدام دشمن است كه ازهمه دوستان گرامي تراست؟
گفت ، نفس.
گفتند كدام بيماري است كه مردم از علاج آن عاجزند؟
گفت ، ابلهي.
گفتند كدام بلاست كه مردم از آن نگريزند؟
گفت ، عشق .
گفتند كدام بلندي است كه ازهمه پستي ها پست تراست ؟
گفت ،كبر.
گفتند كدام پيرايه است كه بر مرد و زن نيكوست؟
گفت ، راستي و پاكي.
گفتند خوب چيست؟
گفت ، مرگ سبك.
گفتند مرگ چيست؟
گفت ،خواب گران.
گفتند چه چيزاست كه همه خرمي ها از اوست ؟
گفت ، سخنان بزرگان.
گفتند آن چه راهي است كه وي را هيچ روي عافيت نيست ؟
گفت ، ظلم بر مظلومان و بيچارگان

پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:, :: 19:26 ::  نويسنده : سعید

نامهای رسول خدا (ص) از نظر خدا
رسول گرامی اسلام (ص)، در حدیثی مفصل به جابر بن عبدالله انصاری، چنین فرمودند: «من شبيه‏ ترين مردم به آدم هستم و ابراهيم شبيه ‏ترين مردم از نظر خلقت و اخلاق به من است و خداوند از بالاى عرش‏ خود مرا با ده نام‏ ناميده است...» (3)

در اینجا رسول خدا (ص)، این نامها را برمی شمرند که عبارت است از:
1. محمد: «... [خداوند] نام مرا از نام خود مشتق ساخته و مرا محمّد ناميده و او خود محمود است و مرا در بهترين نسل از امتم مبعوث كرده...» و «...مرا در قرآن محمّد ناميده و من در قيامت در داورى محمود هستم و كسى جز من شفاعت نمى‏كند.»
2. احید:  «در تورات مرا احيد ناميده كه از توحيد است و با توحيد، بدن‏ هاى امّت مرا بر آتش حرام كرده...»
3. احمد: «...و در انجيل مرا «احمد» ناميده است، پس من در ميان اهل آسمان محمود هستم و امّت مرا حامدين (ستايشگران) قرار داده...»
4. ماح: «و مرا در زبور «ماح» ناميده كه به وسيله من خداوند بتها را از زمين محو كرده...»

بقيه در ادامه مطلب



ادامه مطلب ...
پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:, :: 19:15 ::  نويسنده : سعید

وبلاگ منتظران در جدیدترین نوشته خود آورده است:

در آیات مختلف قرآن مجید، توصیف هاى زیادى از شراب هاى بهشتى شده است، كه بررسى آنها نشان مى دهد، نوشندگان آنها در چنان لذت روحانى فرو مى روند كه با هیچ بیانى قابل توصیف نیست.

در یك جا، آن را به عنوان «شراب طهور» توصیف مى كند: «وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً».(1)

و در جاى دیگر، تأكید مى كند كه این شراب زلال، بى غش و لذت بخش نه دردسر مى آفریند، و نه مستى مى آورد و نه فساد عقل: «یُطافُ عَلَیْهِمْ بِكَأْس مِنْ مَعِین * بَیْضاءَ لَذَّة لِلشّارِبِینَ * لا فِیها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها یُنْزَفُونَ».(2)

در یك جا، مى فرماید: از جامى مى نوشند كه با «كافور» آمیخته شده (خنك و آرام كننده است) «یَشْرَبُونَ مِنْ كَأْس كانَ مِزاجُها كافُوراً».(3)

و در جاى دیگر، مى افزاید: از جامى به آنها مى نوشانند كه آمیخته با «زنجبیل» است، (گرم كننده و نشاط آفرین) «وَ یُسْقَوْنَ فِیها كَأْساً كانَ مِزاجُها زَنْجَبِیلاً».(4)

و از همه مهم تر این كه: «ساقى» این بزم روحانى، خدا است!! از دست قدرت او و از بساط لطف و مرحمتش بر مى گیرند و مى نوشند و مست جذبه عشق و معرفت او مى شوند: «وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ».(5)

خداوندا! به ما هم از آن شراب طهور مرحمت كن!(6)

پی نوشت ها:

1-دهر، آیه 21.

2-صافات، آیات 45 تا 47.

3-دهر، آیه 5.

4-دهر، آیه17.

5-دهر، آیه 21.

6- تفسیر نمونه، جلد 26، صفحه 66.

پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:, :: 17:56 ::  نويسنده : سعید

من كلام له عليه السلام :

 فاصلح مثواك ، و لا تبع آخرتك بدنياك .(335)
منزلگاه خود را به سبب كارهاى خوب دنيا درست كن ، و آخرت خود را بدنيا مفروش .

تو از آرامگاه خويش كن ياد ****زكار نيك بنما قبرت آباد
بدنيا آخرت مفروش عاقل ****زكردارت مشو يك لحظه غافل

چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:, :: 18:33 ::  نويسنده : سعید

از وصاياى على به امام حسن عليهما السلام :

 احى قلبك بالموعظه ، و امته بالزهاده و قوه باليقين ، و نوره بالحكمه و ذ لله بذكر الموت وقرره با الفناء.

قلبت را با موعظه و پند زنده كن ، و بميران بزهد و بوسيله تقوى قوى كن يقين را و نورانى كن دل را بعلم و دانش ، و خوار كن آنرا به ذكر و يادآورى مرگ ، و دل را باقرار بفنا و نيست شدن دنياوادار، تا نپندارى كه سراى جاويد همين دنياست .

به پند و موعظه دل زنده گردان ****بزهد و پارسائيش بميران
قوى گردان تو آنرا با يقينت ****بكن نورانيش با نور حكمت

سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:, :: 16:47 ::  نويسنده : سعید
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ


از امام صادق عليه السلام روايت است كه فرمود: وقتى اميرالمؤمنين عليه السلام را از منزل بيرون بردند، حضرت فاطمه عليهما السلام در پشت سر او خارج شد و هيچكدام از بانوان هاشمى نيز نبود مگر اينكه با حضرت حركت كرد تا نزديك قبر (پيامبر صلى الله عليه وآله ) رسيد.
سپس صدا زد: پسر عمويم را رها كنيد، سوگند به آنكه محمد پدر مرا به حق برانگيخت اگر او را رها نكنيد، موى خود را پريشان مى كنم و پيراهن پيامبر را بر روى سر مى گذارم و از خداوند متعال فريادرسى مى كنم ، حضرت صالح نزد خداوند از پدرم گرامى تر نيست و نه ناقه او از من و نه بچه او از دو فرزندانم .
سلمان گويد: من نزديك فاطمه بودم ، بخدا سوگند ديدم كه پايه هاى ديوارهاى مسجد پيامبر صلى الله عليه وآله از بن كنده شد به گونه اى كه اگر مردى مى خواست عبور كند مى توانست .
من گفتم : اى سرور من خداوند تبارك و تعالى پدرت را پيامبر رحمت قرار داد، شما خشم و نقمت مباش ، حضرت برگشت و ديوارها به جاى خود بازگشت به گونه اى كه گرد و خاك بر پا شد.

دو شنبه 23 بهمن 1391برچسب:, :: 18:41 ::  نويسنده : سعید

قال الصادق عليه السلام :

 من ذكرنا عنده فخرج من عينيه مثل جناح الذباب غفرالله ذنوبه ولو كانت اكثر من زبد البحر.(332)
كسيكه ذكر ما خانواده نزد او بشود، واشك او جارى شود، اگر چه اشك او باندازه بال مگسى باشد، گناه او اگر به قدر آب دريا باشد، آمرزيده مى شود.

هر آنكس ذكر ما چشمش كند تر ****بود آن اشك او گوگرد احمر
چو بال پشه ، گر باشد گنه را ****خدايش بخشد ار باشد چو دريا

یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:, :: 16:58 ::  نويسنده : سعید

قال ابوالحسن الرضا عليه السلام : يا بن الشبيب :

 ان سرك ان تكون معنا فى الدرجات العلى من الجنان ، فاحزن لحزننا و افرح بفرحنا، و عليك بولايتنا فلو ان رجلا تولى حجرا لحشره الله معه يوم القيامة .(331)
اى پسر ((شبيب ))! اگر مسرور مى شوى با ما در درجات اعلاى از بهشت باشى ، پس بخاطر اندوه ما غمناك و براى شادى ما شادباش و بر تو باد بدوستى و ولايت ما براى اينكه اگر حتى مردى سنگى را دوست داشته باشد، در قيامت با همان سنگ محشور خواهد شد.

شنبه 21 بهمن 1391برچسب:, :: 18:20 ::  نويسنده : سعید

قال حسين بن على عليهما السلام :

 انا قتيل العبرة لايذ كرنى مؤ من الا بكى .

من كشته اشكم ، ياد نمى كند مؤ منى مرا، مگر اينكه اشك او جارى مى گردد.

من اندر روز گارم كشته اشك ****چوبر من برده اند اهل جهان رشگ
هر آن مؤ من كند يادم بزارى ****شود از ديدگانش اشك جارى

انتظار فرج  
قال امير المؤ منين عليه السلام :

 الاخذ باءمرنا معنا غدا فى حظيره القدس والمنتظر لامرنا كالمتشحط بدمه فى سبيل الله .

كسيكه او امر ما را بگيرد و بكار بندد و داراى ولايت و دوستى ما باشد در بهشت با ما خواهد بود. و كسيكه منتظر ظهور و فرج ما باشد مثل كسى است كه ، در راه خدا شهيد شده و به خون غلطيده باشد.

پنج شنبه 19 بهمن 1391برچسب:, :: 10:52 ::  نويسنده : سعید

قال الصادق عليه السلام :

 نفس المهموم لظلمنا تسبيح و همه لنا عبادة ، وكتمان سرنا جهاد فى سبيل الله .(328)
نفس كشيدن در حال غمناك بودن به خاطر ظلميكه بر ما شده ، ثواب تسبيح و غم غصه براى ما، ثواب عبادت دارد، و پوشيدن اسرار ما از دشمنان ما، جهاد در راه خداوند محسوب مى شود.

گر كنى اسرار ما از دشمنان ما نهان ****چون مجاهد باشى اندر راه خلاق جهان
بر شما راه سعادت رانشاندايم ما ****منكران را گوبرو اهل يقين را گوبيا

چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:امام حسین,تربت , :: 22:12 ::  نويسنده : سعید

الباقر و الصادق عليهما السلام يقولان :

 ان الله تعالى عوض الحسين (عليه السلام ) من قتله ان جعل الامامه فى ذريته والشفاء فى تربته ، واجابة الدعاء عند قبره ، ولا تعد ايام زائريه جائيا و راجعا من عمره .(327)
بدرستيكه خداوند متعال عوض شهادت حسين (عليه السلام ) امامت را در ذريه او، شفاء را در تربت او، اجابت دعا رانزد قبر او قرار داده و ايام رفت و برگشت زيارتى او براى زائرانش از عمر آنها حساب نمى شود.

گرشدى زائر بر او اندر رواقش با كمال ****ديده حق بين ، تو بگشا و ببين جاه و جلال
مى دهم شاها قسم اينك تو را بر مادرت ****كن نظر از لطف تا ((شيرين كلام )) آيد برت

دو شنبه 16 بهمن 1391برچسب:, :: 17:17 ::  نويسنده : سعید

قال حسين بن على سيد الشهدا عليهما السلام :

 لرجل اغتاب عنده رجلا، يا هذا كف عن الغيبه فانها ادام كلاب النار.(325)
سيد الشهدا عليه السلام به مرديكه در خدمت ايشان غيبت مرديرا كرد، گفت : اى مرد دورى كن از غيبت كردن زيرا غيبت كنندگان خوراك سگهاى جهنم مى باشند.

كه ايمرد اينكه از غيبت بپرهيز ****كه باشد حربه غيبت بسى تيز
بفردا نيست غيبت كن نجاتش ****بود ماءكول سگها اندر آتش

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان